شیعه نیوز | آیا منجی نهایی که در اندیشه صهیونیسم جای گرفته، قرار است آنها را در کشتار انسانهای مظلوم یاری دهد یا راهی برای نابودی ظلم در سراسر جهان و ریشهکن کردن ظالمان –که صهیونیست منشاء آن است- فراهم کند؟!
به گزارش «شیعه نیوز»، فتوریسم futurism به معنای اعتقاد به آخرالزمان و انتظار ظهور منجی و مصلح جهانی عقیدهای است که در همه ادیان به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده است. اعتقاد به آمدن شخصی نجاتبخش در پایان دنیا، موضوعی است که بیشتر ملتها و اقوام و قبایل به آن معتقد بوده و هستند.
سرچشمه این باور کهن علاوه بر اشتیاق درونی و میل باطنی انسان، نویدهای بسیار زیادی است که پیامبران الهی در طول تاریخ به مردم مؤمن و آزادیخواه جهان دادهاند. آنها به عنوان جزئی از رسالت خویش، به مردم وعده دادهاند که در آخرالزمان مصلح بزرگ جهانی ظهور میکند و مردم جهان را از ستم ستمگران نجات داده، فساد و بی عدالتی را از جهان ریشهکن و سراسر جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
این نوید خوش را نه تنها در کتابهایی مانند تورات، انجیل، قرآن، زند، پازند و جاماسبنامه که از کتابهای مقدس زرتشتیان هستند، میتوان پیدا کرد، بلکه در کتابهای مقدس براهمه و بوداییان هم کم و بیش دیده میشود. آنچه اینجا مطرح میشود منجی از منظر خود ادیان است، قضاوت در مورد حق یا باطل بودن آن منظور ما نیست و مبنای ما در این یادداشت، ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی است.
اعتقاد به منجی در تمام ملتها؛ وحدت یا تعدد منجی؟
عشق به صلح و عدالت در فطرت هر کسی وجود دارد. همه از صلح و عدالت لذت میبرند و با تمام وجود خواهان جهانی مملو از صلح و عدالت هستند. منجی موعود نیز با آمدن خود این دو را در جهان گسترش میدهد. بنابراین، این حقیقت به خوبی روشن و مسلم است که همه اقوام گوناگون جهان با همه اختلاف عقیده و اندیشههای متضادی که دارند، در ظهور مصلح موعود جهانی همعقیده هستند.
البته هر ملتی او را با لقبی مخصوص میشناسند و نجات دهنده غیبی خودشان میدانند؛ مثلاً مسلمانان او را از دودمان بنی هاشم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میشمارند که در اسلام به طور کامل معرفی شدهاند. زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت میدانند، یهودیان از بنی اسراییل و پیروان موسی میشمرند و مسیحیان او را همکیش خودشان میدانند.
در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا تعدد منجی وجود دارد یا وحدت منجی؟
باید دانست که با توجه به اشتراک دو اصل جهانی بودن و الهی بودن شخص و حکومت منجی در همه ادیان، پاسخ صحیح «وحدت منجی» است نه تعدد آن. به دلیل اینکه یک خدا و یک جهان داریم، چطور میشود تعدد منجی داشت، در حالی که اهداف، عرصه، زمان (آخر الزمان) و حکومت مشترک است.
اعتقاد به منجی در یهودیت
در قرآن کریم سخن از دین واحد است و از تعدد خبری نیست: «إن الدین عند الله الاسلام» تنها دین پذیرفته شده اسلام است و در جایی دیگر از باب تسامح میفرماید: «لکم دینکم و لی الدین» آنچه هست تعدد شرایع است؛ شریعت موسی، شریعت عیسی، شریعت محمد علیهم السلام. در نتیجه واژه ادیان از باب تسامح به کار برده میشود، نه از باب پذیرش تعدد ادیان.
ادیان ابراهیمی به ادیانی گفته میشود که منشاء آن حضرت ابراهیم علیه السلام است و شامل سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام است. ادیان غیر ابراهیمی نیز شامل سه دین است؛ زردشت، هندو و بودا. در این یادداشت به منجی از منظر یهودیت میپردازیم.
یهود در انتظار ماشیح
پیامبر دین یهود – یا بنی اسرائیل – حضرت موسی علیه السلام است. یهود یکی از سه دین بزرگ توحیدی جهان و اسم خاص خداوند در این دین «یَهوَه» است.
«عهد عتیق» نامی است که مسیحیان در مقابل «عهد جدید» خود به کتاب یهودیان دادهاند، که البته به هر دو عقیده دارند. عهد عتیق ۳۹ کتاب دارد و از نظر موضوع به سه بخش تقسیم میشود:
اول: تورات و بخش تاریخی عهد عتیق.
دوم: حکمت، مناجات و شعر مانند کتاب ایوب و کتاب مزامیر.
سوم: پیشگوییهای انبیا مانند کتاب یونس، کتاب زکریا و کتاب حبقوق.
کتاب مقدس یهودیان یعنی تورات، در آغاز عهد عتیق قرار دارد و هر بخش آن به نام «سفر» و هر سفر به چند باب و آیاتی چند تقسیم شده است و تفسیری که علمای یهود بر آن نوشتهاند «تلمود» نام دارد.
مسیح یا ماشیح و اعمالی برای تعجیل در ظهور او
یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بودهاند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند. آنها معتقدند نجاتدهنده آخر الزمان، مسیح (ماشِیَح) به معنای «مسح شده خداوند» است که جهان مطلوب و درخشان آینده را میسازد.
ماشیح کسی است که با برنامه ویژهای تدهین میشود و به عنوان حاکم واجب الاطاعه شناخته میشود. در طول تاریخ یهود کسانی به این لقب ستوده شدهاند که بعضی از آنها عبارتند از حضرت هارون، سموئیل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، کورش.
اعمالی که بنا به اعتقاد یهود در تعجیل ظهور ماشیح مؤثر است شامل موارد زیر میشود:
۱-توبه واقعی
۲-رعایت حرمت روز شنبه
۳-مطالعه تورات
۴-صدقه دادن و کمک به دیگران
۵-اتحاد و دوستی
زمان ظهور؛ حدود ۲۰۰ سال بعد!
زمان ظهور در این عقیده نامعلوم است، اما چون دوران زندگی انسان روی زمین از دیدگاه یهود شش هزار سال است و حدود پنج هزار و ۸۰۰ سال آن گذشته، طبعاً حدود ۲۰۰ سال بیشتر باقی نمانده. پس در این مدت باید منجی بیاید.
در هر زمان کسی که لیاقت ماشیح شدن را داراست به صورت ناشناس وجود دارد، اگر زمینه ظهور فراهم نشود با قوت او به شخصی دیگری از نسل داود منتقل میشود.
در عین حال دو دیدگاه درباره وضعیت جهان بعد از ظهور ماشیح وجود دارد:
اول. شکلگیری حکومت الهی، نابودی ظالمان، گسترش علم و معنویت، فراگیر شدن معرفت نسبت به خداوند، پایان یافتن جنگ و نزاع، همزیستی مسالمتآمیز و…
دوم. تبدیل این دنیا به دنیای پاداش، شبیه به بهشت حضرت آدم.
صریحترین بیان در عهد عتیق
در فرازی از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است:
«و نهالی از تنه یسیّ (یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود) بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود؛ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهند کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود… کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش، امانت. و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچههای آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، و طفلِ از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت، و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را میپوشاند.» (کتاب اشعیای نبی، باب ۱۱، بندهای اول تا دهم)
به اعتقاد همه یهودیان نجات دهنده (مسیح) انسانی است همانند دیگران، اما برخورد از جلوه و جبروت خدایی. او جهان را با نور خویش که جلوهای از نور خداست روشن خواهد کرد.
وعده ظهور منجی در مزامیر داوود و کتاب حبقوق نبی
تقریباً در هر بخش از زبور داوود که تحت عنوان «مزامیر» در عهد عتیق آمده، اشاره به ظهور منجی آخر الزمان و نوید پیروزی صالحان بر شریران و در نهایت تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب گوناگون به دینی واحد و جهانشمول دیده میشود:
«زیرا که شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان! بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد… زیرا که بازوان شریر شکسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تأیید میکند. خداوند روزهای کاملان را میداند و میراث آنها خواهد بود تا ابدالآباد.»
دورنمایی از جهان نوین و ظهور مسیحا که در آثار نویسندگان یهودی آمده است، بیانکننده این معنا است که خدای متعال در آخر الزمان جهان را دگرگون خواهد کرد و صالحان و نیکان از ظالمان و اشرار جدا خواهند شد و این دوران پر از ظلم و ستم به پایان خواهد رسید. هرچند این پیروزی در آثار یهود به رهبری مسیح با القابی مانند «فرشته منتخب داوود» حاصل میشود.
در کتاب حبقوق نبی هم از دیگر بخشهای مجموعه عهد عتیق، آمده است:
«اگرچه تأخیر کند، برایش منتظر باش، زیرا که خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد؛ بلکه تمام امتها را نزد خود جمع میکند و تمام قومها را برای خویش فراهم میآورد.»
انتظار روزانه صهیونیستها برای ظهور منجی
شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ یهودیت موج میزند. یهودیان در طول تاریخ هر نوع خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کردهاند که روزی مسیحا بیاید و آنها را از ذلت و درد و رنج رها کرده و فرمانروای جهان کند.
در دوران ما هم که یهودیان صهیونیست به پا خواسته و با اشغال کشور فلسطین و امروز با حمله به لبنان و سوریه درصدد برآمدهاند حقارت همیشگی قوم یهود را از بین ببرند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کم نشده. درست است که گروهی از یهودیان، تشکیل رژیم صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی دانسته و پیوسته با آن مخالفت کردهاند، اما برخی از یهودیان آن را با جان و دل پذیرفته و آن را راهگشای عصر مسیحا دانستهاند.
در حال حاضر صهیونیستهای اشغالگر فلسطین علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم غاصب اسرائیل پس از دمیدن در شیپور عبادت، اینطور دعا میکنند: «اراده خداوند، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.»
اما سؤال اساسی این است که آیا منجی نهایی که در اندیشه صهیونیست جای گرفته، قرار است آنها را در کشتار انسانهای مظلوم یاری کند یا راهی برای نابودی ظلم در سراسر جهان و ریشهکن کردن ظالمان –که صهیونیست منشاء آن است- فراهم کند؟!